11:57 AM

سوگنامه سهیلا









تقدیم به روح پاک و مادرانه سهیلا قدیری




دختران دشت ،دختران انتظار،...


و چه گویم که شاعری چون بامداد می بایست باشد و ببیند و بنویسد و درد بکشد و حتماً بی انصافی است این همه آرزوی درد برای استادی چون شاملو کردن.


از آنجا که می دانم هر آینه زجری را که بر گرده زنان این سرزمین می رود چون دشنه ای زنگار بسته بر روح ناظر آن نازنین مرد فرود می آید ، قصد آن کردم که برایش بنویسم و چه شرمگنانه است اگر زجری را که این روزها بر پیکره خواهران و مادران من رواست روایت نکنم.


آری من برادر خواهرانی چون سهیلاها (سهیلا قدیری)،نداها و ترانه هایم و فرزند مادرانی چون بازسهیلاها (به پاسداشت تجربه پنج روز مادر بودنش)ومادر سهرابها و نداها و ترانه هایم.(با رخصت از دامن مقدسشان)


اینبار این روایت را نه از برای اینکه ترانه ام آماده سرودن است یا ندایم تشنه فریاد زدن بلکه روایت برادری من با سهیلاست. آری من به تعداد سجاده های تملق که نمایندگان خداوند ساختگی حاکم بر سرزمین من پهن کرده اند خواهر دارم.خواهرانی چون سهیلا ، خواهرانی پاکتر از سجاده های آغشته به خون این نمایندگان خداوند بر زمین.خدایا مرا ببخش که به واسطه دایره تنگ الفاظ مجبورم بتهای ساختگی این گروه بت پرست را با لفظ خدا صدا بزنم،از درگاه پاک و منزهت مغفرت می طلبم. آری باید بگویم من خواهران دیگری نیز دارم که در ادبیات ناپاک آقایان روسپی و تن فروش نامیده می شوند. و ایمان دارم که روح این خواهران روسپی هزاران بار پاکتر از روح پلیدی است که در آقایان جاری است.


رواست در اینجا که چند کلمه ای با مردانی شریف از سرزمینم در میان بگذارم :


تا به کی می خواهیم خود را در پشت دیوارهای اینچنین بلند حبس کنیم و خواهرانمان را در آن سوی دیوار تنها بگذاریم .امروز روزی است که باید دست از این ادعاهای بیهوده و افتخارهای کاذب خود ساخته برداریم و باور کنیم که هیچ افتخاری از گذشته و از اطرافیان به ما نمی رسد و تنها هر کس خودش با رسیدن به قله های انسانیت و اخلاق می تواند این افتخارات را به چنگ آورد. اگر ادعا داریم که ما ایرانیها با تمام دنیا فرق داریم امروز روزی است که باید ثابت کنیم.امروز روزی است که به این خودستایی پوچ پایان دهیم و ایرانی بودن را به معنای واقعی انسانی و اخلاقی آغاز کنیم .میدانم که کمی دیر است چرا که دیگر سهیلا در میان ما نیست اما سهیلاهای روزمره در اطراف ما فراوانند . نگذاریم روح پاک سهیلاها آغشته به نگاههای هرزه ای شود که متأسفانه در این سرزمین پرورش یافته اند. اگر دیدیم کسی به تن فروشی قناعت کرده است بدانیم که در این قناعت ناچیز من و شما به عنوان یک مرد گناهکاریم ، باید باور کنیم سهم خواهران ما چیزی که به آن اقناع کرده اند نیست.پس ساکت ننشینیم و با دستیاری کردنشان به آنها بگوییم که درگاه نجابت کجاست تا این نانجیبی آنها را به سجده وادار نکند .




0 comments:

Post a Comment